کد مطلب:88674 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:280

گفته های او ملایم است











(لینا قوله)

ترجمه: (می بینی پرهیزگار را كه) قول و سخن او نرم و توام با محبت است (نه خشن و تند).

شرح: از صفات دیگر پرهیزگاران نرم سخنی آنهاست. مفردات گوید «لین» ضد «خشن» است قول لین یعنی سخن با نرمی در مقابل سخن خشن و ناراحت كننده كه مانند لباسی ناراحت كننده فرساینده روح است. اولا پرهیزگاران با آرامی و ثانیا بدون غلظت و درشتی سخن می گویند و این از واجبات دعوت و هدایت است، خداوند نیز به موسی و برادرش هارون دستور می دهد كه با فرعون با نرمی سخن بگویند!

«اذهبا الی فرعون انه طغی فقولا له قولا لینا لعله یتذكر او یخشی»، ای موسی و هارون به سوی فرعون روید، زیرا او طغیان كرده و با او سخن به نرمی گویید، شاید متذكر و ترسان شود.[1].

این درس قرآن به همه ی افراد بشر است، كه در مقام هدایت تندی و درشتی

[صفحه 474]

نكنید.

بسیاری را دیده ایم كه هدایت كردن و راهنمائی كردن آنها چون با شدت و تندی بوده نه اثر مطلوب گذاشته، بلكه عكس نتیجه منفی داده و این بیشتر در بین پیر مردها و پیر زنها مشهود است آنهائی كه ادعای علم و تدین می كنند، بارها دیده شده وقتی می بینند جوانی نو رسیده استحبابی را در وضو و نماز رعایت نمی كند به شدت اعتراض می كنند و با تندی می خواهند این مطلب را یاد او دهند در حالی كه خودشان هنوز نفهمیده این عمل مستحب است، حتی اگر واجب هم بود، این طرز ارشاد نیست!

تعجب نكنید كه عملی را نمی دانند، مستحب است و واجب می پندارند، برای نمونه دست بالا بردن برای تكبیره الاحرام مستحب است ولی الان بطوری عادت شده كه اگر كسی فقط بگوید (الله اكبر) و دست را تا نزدیك گوشش بالا نبرد، می گویند نمازت باطل است و غیر این مستحب از مستحبات دیگر كه فكر می كنند واجب است.

یكی از خانمها روزی می گفت، زن جوانی كه تازه ازدواج كرده بود، در ماه رمضان به مسجد آمده بود و احكام نماز جماعت را درست نمی دانست، و اشتباهی كرد و خودش گفته بود پس از مدتی طولانی، برای اولین بار به مسجد آمده، بعد از نماز، پیر زنی كه بی سواد بود و ادعای تدین می كرد، به او پرخاش كرد و گفت: چگونه زنی به سن و سال تو نباید نمازش را درست بخواند و همین گونه صحبت كردن پیر زن با او موجب شد كه از مسجد برود و دیگر در آن مسجد دیده نشد. ما واقعا مسوولیم و باید در آخرت جوابگو باشیم، اگر از ما روز قیامت بپرسند چه كسی به شما گفته بود این گونه امر به معروف كنید چه داریم بگوئیم.

یك بار خودم شاهد بودم كه جوانی دعائی می خواند و آخر آن «برحمتك یا ارحم الراحمین» نبود و او گفت یك وقت پیر مردی بلند شد و گفت آخر این دعا

[صفحه 475]

«برحمتك یا ارحم الراحمین» ندارد اگر غریبه ای بیاید و بشنود این طوری می خوانی، می گوید افرادی كه در این مسجد می آیند سواد ندارند، امام جماعت مسجد سواد ندارد كه به تو تذكر دهد، تو كه دقیق دعا را نمی توانی بخوانی نخوان، آن قدر بد برخورد كرد كه خدا می داند، من شرمنده شدم و گفتم این جوان كه شاید 15 سال، هم نداشت عوض این كه از او تقدیر شود، اینگونه با او برخورد می شود در حالی كه اگر هم اشتباه كرده بود باید درست تذكر به او داده می شد.

چقدر باید زحمت كشیده شود تا جوانی به مسجد كشیده شود و ما این گونه به راحتی آنها را از دست می دهم، بسیاری از مسجد راندگان و كسانی كه به مكتبهای الحادی روی آوردند، به واسطه ی همین برخوردها و این به اصطلاح مسلمانهائی بوده كه این چنین سخن گفتند، آنهائی كه شروط دعوت را نمی دانستند.

ما اگر خود را پیرو ائمه و امام حسن و امام حسین می دانیم چرا به چگونگی دعوت به حق و كیفیت برخورد و سخن آنها توجه و اقتدا نمی كنیم، مگر همین دو بزرگوار در سن كوچكی نبودند كه وقتی مشاهده كردند پیر مردی وضوی اشتباه می گیرد نزد او رفتند و گفتند، شما مسن تر از ما هستید، ببینید كدام یك از ما بهتر وضو می گیریم و شما قضاوت كنید، وقتی وضو گرفتند، پیر مرد اختلافی مشاهده نكرد و گفت متوجه اشتباه خود شدم شما هر دو بسیار خوب وضو گرفتید و می خواستید مرا آگاه كنید و از این برخورد كه دو كودك با او كردند، بسیار سپاسگزاری كرد، حال اگر آن دو بزرگوار می خواستند با تندی و سرزنش كردن به او وضو گرفتن یاد دهند، شاید امكان نداشت از این طریق هدایت شود و او اینگونه مطلب را بپذیرد خصوصا افراد مسن كه عمری این گونه وضو گرفته اند و عمری به اشتباه رفته اند، تا بشود می خواهند سعی كنند، عمل خود را تصحیح كنند، تا نمازهای آنها صحیح شود.

در قرآن نیز خواندیم اگر پیامبر اكرم می خواستند با تندی و غلظت با مردم

[صفحه 476]

برخورد كنند، مردم از گرد او پراكنده می شدند، گرچه سخن حق باشد ولی كیفیت بیان و تبیین مطلب بسیار در پذیرش آن موثر است، نرم سخنی مایه ی جذب و انعطاف افراد است و این روش در برخورد ائمه نیز بسیار مشاهده شده و تاریخ نمایانگر آن است.

در فراز قبل نیز گذشت كه در صفات رسول الله فرموده اند، آن حضرت تندخو و خشن و فریاد زن نبوده است.


متاب ای پارسا روی از گنهكار
به بخشایندگی در وی نظر كن


اگر من ناجوانمردم به كردار
تو بر من چون جوانمردان گذر كن[2].


باید سعی كنیم این گونه برخورد نرم را در امر به معروف و نهی از منكر مراعات كنیم كه تندگوئی و تند خوئی چیزی جز لجاجت طرف مقابل را به همراه ندارد.


واعظ، اگر چه امر به معروف واجب است
طوری بكن كه قلب گنهكار نشكند[3].


مرحوم خوئی در شرح خود ذیل همین فراز از كتاب نفیس كافی نقل می كند كه امام صادق (ع) فرمودند، امیرالمومنین (ع) بسیار می فرمودند: «لیجتمع فی قلبك الافتقار الی الناس و الاستغناء عنهم فیكون افتقارك الیهم فی لین كلامك و حسن بشرك و یكون استغناوك عنهم فی نزاهه عرضك و بقاء عزك»، باید در دل تو نیاز به مردم و بی نیازی از آنها پیدا گردد پس نیاز تو به آنها در نرمی زبانی و خوش روئی باشد و بی نیازی تو از آنها در حفظ آبرو و نگهداری عزت تو باشد.[4].

عالیترین دستور معاشرت و برخورد با مردم را علی (ع) بیان كرده است و حاصل آن این است كه: انسان باید در دل دو عقیده داشته باشد: یكی آنكه در

[صفحه 477]

معاشرت به همنوع محتاج است زیرا طبعا اجتماعی آفریده شده و در بقاء خود به آنها احتیاج دارد پس لازم است نرم گفتار و خوش برخورد باشد، دیگر آنكه محتاج و نیازمند به آنها نیست و باید به خود اعتماد كند و خدا را روزی دهنده ی بندگان داند. پس نباید تملق و چاپلوسی كند و خود را پیش مردم خوار و زبور نماید، بلكه در عین خوشروئی و شیرین سخنی عزت نفس و مناعت طبع خویش را باید حفظ كند.

[صفحه 479]


صفحه 474، 475، 476، 477، 479.








    1. طه 43 و 44.
    2. عرفان اسلامی، جلد 10، صفحه ی 58.
    3. عرفان اسلامی، جلد 10، صفحه ی 58.
    4. كافی جلد 2، صفحه ی 149، چاپ دارالكتب الاسلامیه، باب الاستغناء عن الناس، حدیث 7.